حقیقت را باید گفت

(در پاسخ به تداوم تحمیق ملتهای جهان از سوی سران مسیحی)

جعلیات تاریخی بنام اسلام و مسیحیت که رو نوشتی فرصت طلبانه از فرهنگ یهودیان محسوب می گردند نه تنها مشروع و مقدس نیستند بلکه یک سرقت تاریخی محسوب می گردد تا با قرار دادن مانیفست خود در کنار یهودیت اصیل، بدعتی جهان فریب را ترتیب داده باشند که سرشار از تناقض ساختاری است.

گناهانی بزرگ که بر مبنای کپی کاری و سوء استفاده از محتوای متولوژیک ملت یهود بوده و همچنان گستاخانه تحت عنوان امید به بازگشت مسیح یا امام زمان با هدف اشغال سرزمین اسرائیل و تاسیس یک پایتخت جهانی بر مبنای همین جعلیات دنبال می شود تا سرانجام بر بدن هویت دینی ساختگی خود لباسی از حقیقت بپوشانند.

از یک طرف تلاش برای مشروعیت بخشیدن به دو پیامبر جعلی پس از کوروش بزرگ (ماشیای یهود) و جای دادن آنها در لیست پیامبران الهی و از طرف دیگر زیر سوال بردن همان سرچشمه مکتب یهودی و حتی تلاش برای نابودی و حذف این قوم از تاریخ ، چیزی جز فریب و دشمنی سازمان یافته نیست.

القابی نظیر ادیان ابراهیمی و تلاش برای یک کاسه کردن دو فرهنگ جهان ستیز مسیحیت و اسلام با یهودیت که یک دین اینترنال و اختصاصی قوم یهود است، از جمله این تلاشها در جهت تقدس سازی و مشروعیت تراشی برای هر دو گفتمانی است که در طول تاریخ تنها بانیان آدمکشی، خونریزی، استعمار، برده داری و تروریسم بوده اند.

با نگاه از بعد انسانی و حقوق بشر براستی به چه نکته روشن و قابل افتخاری میتوان برای این دو کانون دروغین اشاره نمود؟

در شرایطی که دروغ پردازی در مکتب این دو پیامبر متاخر تا به امروز، بستر و زیرساخت اجتماعی بسیاری از ملتها را بر تباهی و فریب استوار کرده است چگونه میتوان از جوامع انتظار کنش و زندگی متمدنانه داشت؟

و قطعا پاسخ این پرسشها منفی است چراکه این جهل مقدس و سازمان یافته که اهداف خودرا با جنگهای ترکیبی دنبال می کند، باید تحمل شود.

در رویکرد گفتمانی چه مسیحیت تفریطی و چه اسلام افراطی هرچند فاصله ماهوی بسیار از هم دارند اما به فتح اورشلیم و کشتار یهودیان دل بسته اند و بنابراین هرگز قادر به انکار یکدیگر نیستند چراکه ریشه های جعلی خودرا آشکار خواهند ساخت، از این رو در جهت نا امنی جهانی همگام و همسو عمل می کنند.

تثبیت دروغهای تاریخی با محتوا و رویکرد متناقض در گفتمان مسبب تصمیمات و قضاوتهای اشتباه حتی در بالاترین سطوح سازمان های جهانی شده است.

از سوی دیگر دلباختگی به پورسانتهای نفتی اعراب و رانت پولشویی کلیساها و دارالخلافه ها، همواره بانی فساد سیاسی و گسترش بی مسئولیتی در بسیاری از محافل حزبی و حتی حکومتها بوده است تا در این عصر ارتباطات پیشرفته و سرشار از فناوریهای مدرن و فاصله دار با ادیان و مذاهب من درآوردی حتی یک روشنگر یافت نمی شود که در مقابل این دروغهای بزرگ بایستد و روان جهانیان را بهبود بخشد. 

حقیقت را باید گفت

17 فروردین ۶۳۸۸ شاهنشاهی

5 آوریل ۲۰۲۴ ترسایی