جنگ بین اعراب و اسرائیل تنها ریشه در ادعاهای اسلام دروغین دارد

حاکمان اسلامی همواره به این دلیل بر سرزمینهای یهود ادعا داشته اند تا با از بین بردن تنها شاهدان متن کپی شده قرآن خود را بر آن سرزمین نیز مسلط کنند تا برای همیشه دست یهودیان را کوتاه نمایند.

سیاستی که در روزهای نخست شورش اعراب مد نظر محمد قریشی بود اما از ترس شاهنشاهی ایران و از بیم دچار نشدن به سرنوشت عیسای ناصری و با هدف قوام بخشیدن به سپاه نوپای خود موقتا به سمت حجاز چرخش کرد تا در زمان عُمَر که به اسرائیل حمله کردند.

بعدها طی تحولات تاریخی این صدارت را از دست دادند تا پس از متلاشی شدن امپراتوری عثمانی و وجود ناپایداری های گسترده جهانی این بهترین فرصت برای اعراب بود تا آرمان تاریک خودرا عملی سازند و با ایجاد حکومت جعلی فلستینی به بهانه حقوق اعراب آن منطقه، جنگی را طرح ریزی کردند که هرچند پیوسته با شکست همراه بوده است اما منفعتهای ژئوپلیتیکی بسیاری برای اعراب که به مدد نفت به ثروت هنگفتی هم رسیده اند داشته است.

اعراب بخوبی می دانند اگر ایرانیان و یهودیان بطور کامل بر سرزمینهای خود مسلط گردند، دروغین بودن و جعلی بودن اسلام بر همگان آشکار خواهد شد و آنگاه ملتهای منطقه پوست حاکمیتهای اسلامی را خواهند کند.

بنابراین تا جای ممکن با هزینه های بسیار بر کوس این جنگ می کوبند تا استخوان را لای زخم نگه دارند.

از دگر سو در یک جهان موازی رقابت دو ابر قدرت شرق و غرب نیز سبب گردیده است تا بخاطر وابستگی های اقتصادی کشور ایالت متحده امریکا با جامعه یهودیان از یک سو و آرمانهای کلیسای ارتودکس مسیحی در مسکو از سوی دیگر ، پای تاکتیکهای پیشرفته سیاسی-مافیایی-نظامی این دو ابرقدرت نیز به این قائله کشیده شود.

به هر روی آنچه در درجه نخست اهمیت است آگاهی از ریشه های این دشمنی در اسلام دروغین و جعلی است که باید تا پای جان مانع سقوط خود به پرتگاه تاریخ گردد و راه پایان یافتن این تنشها نیز در همین نقطه خلاصه می شود و آن توقف ادعاهای اسلام چه از سوی کشورهای اسلامی و چه از سوی جهان مسیحیت بر سرزمین اسرائیل است.

تا مادامی که جهان به ارزشهای اصیل و تمدنی یهودیان ، همانا فرزندان کوروش بزرگ و ایرانیان مزدا پرست احترام بایسته و شایسته را نگزارد، روی خوش نخواهد دید.

دست کم بر ما ایرانیان است که اگر مایل به داشتن آینده ای خوش و نیک و سرشار از دوستی و شادی برای خود و فرزندانمان هستیم، سمت درست تاریخ بایستیم و بی روی در بایستی نخست اسلام را با تمامیت و همه عضلات ان چه سنی و شیعه و سلطنتی و آخوندی از خود دور کنیم و ایرانیت خودرا به عنوان فرزندان زرتشت و کوروش بزرگ با فرهنگ خود و خدای خود اهورامزدای بزرگ را یارا باشیم و یادآور شویم.

این حقیقتی علمی و جامع شناختی است که غیر قابل انکار است.

هرگز نمیتوان از بند قفس دروغ و فریبی گریخت که همچنان به میله های دروغین آن باورداریم یا دل بسته ایم.

پنجشنبه/ اورمزدشید ۲۷ مهر ۶۳٨۷ شاهنشاهی